کد تغییر شکل موس ، موس شما و همه بینندگان وبلاگ را به شکلی که شما دوست دارید درخواهد آورد

ولی کد تغییر شکل موس را فقط و فقط باید در قالب اصلی وبلاگ خود وارد کنید

برای اینکه از این کد استفاده کنید ابتدا اینجا کلیک کرده و کد موس خود را انتخاب کنید

کد موس مورد نظر را به طور کامل انتخاب کرده و راست کلیک کنید و گزینه Copy را فشار دهید

حالا این صفحه را رها کرده و به بخش ویرایش قالب در قسمت مدیریت وبلاگ خود بروید

» ویرایش قالب

به هیچ کدام از کدهای داخل کادر باز شده دست نزنید

فقط به قسمت پایانی کدها بروید ، آخرین کدی که در این صفحه وجود دارد <html/> میباشد

قبل از کد <html/> نشانه گر خود را قرار داده و یک بار اینتر کنید و کد <html/> را یک خط پایین تر بیاورید

اکنون نشانه گر موس خود را به قسمت خالی شده یعنی خط بالایی که ثانیه ای پیش اینتر کردید قرار دهید

همینجا راست کلیک کرده و گزینه Paste را فشار دهید

اکنون دکمه ثبت و بازسازی وبلاگ را فشار داده و قالب خود را ثبت کنید

کد تغییر شکل موس شما ثبت شد و شکل موس شما به شکل جدیدی در آمد

+ تاريخ دو شنبه 21 ارديبهشت 1394ساعت 19:1 نويسنده نازیلا |

برای قرار دادن بخش ادامه مطلب در وبلاگ ، در همان بخشی که مطلب خود را ارسال میکنید ، در قسمت پایین کادر قبل از انتخاب نوع نظر خواهی ،  یک لینک کوچک وجود دارد که با زدن این لینک یک کادر شبیه به کادر بالا در همان صفحه باز میشود و شما در آن صفحه دو کادر را خواهید دید

هر آنچه که در کادر بالا وارد کنید در صفحه وبلاگ نمایان خواهد شد

و هر چیزی که در کادر پایینی وارد شود بیننده بعد از کلیک روی ادامه مطلب میتواند به مطالب شما دسترسی پیدا کند

ادامه مطلب در وبلاگ ها هم از حجیم شدن وبلاگ میکاهد و سرعت باز شدن وبلاگ را بیشتر میکند

و هم اینکه آمار بازدید کنندگان وبلاگ نیز افزایش میابد

+ تاريخ دو شنبه 21 ارديبهشت 1394ساعت 19:1 نويسنده نازیلا |

استفاده از تصاویر زیبا سازی وبلاگ در بین مطالبی که در وبلاگتان قرار میدهید امکان پذیر است

چنانچه قرار دادن مطالب در وبلاگ را نیاموخته اید اینجا کلیک کنید ودر قسمت آموزشی مقدماتی ، آموزش ارسال مطلب در وبلاگ را مطالعه نمایید

همین سایتی كه هم اكنون در آن هستید شامل هزاران تصویر را برای زیباساختن وبلاگ های شما عزیزان طراحی و جمع آوری کرده است که میتوانید از منوی كنار به بخش تصاویر زیباسازی وبلاگ مراجعه کنید

استفاده از این تصاویر به این شکل است که شما باید در کنار تصویری که میخواهید در وبلاگ خود استفاده کنید دو یا سه بار متوالی کلیک کنید تا تصویر مورد نظر به رنگ آبی در آید و انتخاب شود

بعد بر روی همان تصویر راست کلیک کرده و گزینه Copy را فشار دهید

سپس به بخشی که مطالب خود را نوشته اید بروید

هرکجای متن که میخواهید تصویر زیباسازی مورد نظرتان قرار گیرد کلیک کنید ( مثلا بین نوشته هایتان ) تا نشانه گر موس آنجا قرار گیرد.

سپس راست کلیک کرده و گزینه Paste را فشار دهید

همانطور کا مشاهده میکنید تصویر زیباسازی در جایی که میخواستید قرار گرفت

حالا هنگامی که این مطلب را ثبت کنید میبینید که تصویر زیباساز وبلاگ در وبلاگ شما به زیبایی قرار گرفته است

از سایت های غیر معتبر برای استفاده از كدها و تصاویر زیباسازی استفاده نكنید

زیرا استفاده بیش از حد كاربران باعث سنگین شدن سایت و پرداخت هزینه های سنگین توسط مدیر سایت است

اما سایت پیچك از هم اكنون بر روی سرور های قدرتمندی قرار دارد و هرچقدر هم استفاده كاربران بالا باشد

هرگز تصاویر و كدهای این سایت از دسترس خارج نخواهد شد

موفق باشید.

+ تاريخ دو شنبه 21 ارديبهشت 1394ساعت 19:0 نويسنده نازیلا |

ه نام خدا و با سلام

باتوجه به نیاز جامعه وبلاگ نویس به افزایش بازدید وبلاگ

بر آن شدیم مراحل افزایش بازدید کننده ویژه وبلاگ های فارسی را مرحله به مرحله از ابتدا تا پربازدید شدن وبلاگ آموزش دهیم .

اولین قدم برای شروع همیشه یک ایده و موضوع خوب برای شروع بوده و خواهد بود ، بلافاصله بعد از ایده پردازی نیاز به انتخاب یک اسم برای وبلاگ داریم .

انتخاب اسم یکی از مراحل مشکل اما بسیار مهم است ، اسم انتخابی بهتر است تا حد امکان با موضوع و ایده شما ارتباط داشته باشد .

تا حد امکان کوتاه و بدون کاراکتر های اضافی نظیر علامت منها - ، اعداد و غیره باشد .

بعد از انتخاب اسم مناسب وبلاگ را در یکی از سرویس دهنده های ارائه دهنده وبلاگ ثبت کنید .

در انتخاب سرویس دهنده دقت کنید ، بهتر است از سرویس دهنده های قدیمی استفاده کنید که وبلاگتان دچار قطعی نشود یا بعد از مدتی مطالب از بین نرود .

بلاگفا ، پرشین بلاگ ، میهن بلاگ و بلاگ اسکای میتواند گزینه های بهتری نسبت به سرویس دهنده های دیگر باشد .

در وبلاگی که ایجاد کردید فعلا فقط یک مطلب درج کنید و سعی کنید بعد از ثبت وبلاگ از بروزرسانی های مکرر خودداری کنید تا وبلاگتان را در گوگل ثبت کنید .

بعد از ثبت وبلاگ در موتورهای جستوجو اقدام به بروز رسانی کنید که برای این بخش هم آموزش هایی هست که در ادامه عرض می کنم .

آموزش ثبت وبلاگ در گوگل :

برای ثبت وبلاگ خود در گوگل وارد لینک زیر شوید .

http://www.google.com/intl/fa/add_url.html

در قسمت

:URL - آدرس

آدرس وبلاگ خود را به این صورت وارد کنید (http://nameblog.servisblog.com)

در قسمت nameblog آدرس وبلاگ و در قسمت servisblog.com آدرس سرویس دهنده باید نوشته شود .

سپس روی گزینه (نشانی وب را به فهرست بیفزا) کلیک کنید ، بهتر است در دو روز این عملیات را انجام دهید .

یک هفته تا ده روز طول میکشد تا وبلاگ شما در موتورهای جستوجو وارد شود ، برای تست اینکه وبلاگتان در گوگل ثبت شده یا خیر این عبارت را در گوگل جستوجو کنید .

site:http://nameblog.servisblog.com

در قسمت nameblog آدرس وبلاگ و در قسمت servisblog.com آدرس سرویس دهنده باید نوشته شود .

بعد از اینکه وبلاگ در گوگل ثبت شد کار افزایش آمار بازدید را شروع کنید ، قبل از آن هر اقدامی تقریبا بی فایده است .

انتخاب قالب وبلاگ :

طرح قالب وبلاگ یکی از مهمترین عوامل برای حفظ بازدید کننده ای است که وارد وبلاگ شما شده است.

طرح قالب بهتر است متناسب با مطالب در نظر گرفته شود تا به سلیقه شخصی

این نکته بسیار مهم است ، بیننده هایی که وارد وبلاگتان می شوند را نباید آسان از دست دهید .

از پیغام های خوش آمد گویی در ورود و خداحافظی از کاربر در هنگام خروج پرهیز کنید.

نحوه بروز رسانی مطالب (بسیار مهم):

بعد از اینکه مطمئن شدید وبلاگتان در موتور جستوجوی گوگل ثبت شده می بایست به نحوه بروز رسانی وبلاگتان بیندیشید .

سعی کنید از کپی کردن مطالب از سایت ها و وبلاگ ها پرهیز کنید و یا حداقل مطالب را دستکاری کنید چون گوگل متوجه می شود که مطالب کپی شده و امتیازی برای وبلاگتان در نظر نمی گیرد .

هنگام کپی مطالب ابتدا همه مطلب را در یک فایل notepad قرار دهید ، فایل نت پد در تمامی ویندوز ها وجود دارد .

از منوی استارت > all programs > سپس گزینه Accessories > و سپس فایل نت پد Notepad

اما این سوال ایجاد می شود که این چه کمکی به مطلب وبلاگ میکند !؟ بسیاری از سایت ها در متن خود از لینک استفاده می کنند و وقتی شما مطلب را مستقیم از سایتی بردارید و در وبلاگتان قرار دهید .

گوگل دقیقا متوجه می شود که مطلب کپی است و از کجا کپی شده ، اما وقتی مطلب را در این فایل قرار دهید و بلافاصله همان مطلب را از این فایل کپی کرده و در وبلاگ درج کنید .

لینک ها و کدهای اضافی که در متن به صورت مخفی وجود دارد حذف می شود و مطلب خالص را در وبلاگتان درج میکنید ، حتما مطالب را نیز ویرایش کنید و برخی کلمات را تغییر دهید که کپی بودن مطلب از نظر گوگل مشخص نشود .

چنانچه مطلب شما عکس و تصویر نیست و فقط متن است ، برای متن خود یک تصویر انتخاب کنید ، که بالای مطلب قرار دهید و تا حد امکان تصویر با موضوع متن همخوانی داشته باشد .

این کار باعث شیک شدن وبلاگ و جذب بازدید کننده می شود .

سعی کنید از درج تصاویر بسیار بزرگ یا بسیار کوچک خود داری کنید .

عرض تصویر بهتر است 400 پیکسل باشد ، در صورت امکان گوشه تصویر آدرس وبلاگ خود را کوچک درج کنید .

این کار نشان می دهد که مطلب اختصاصی برای وبلاگ شما آماده شده و بیننده نمیتواند مطلب را در سایت یا وبلاگ دیگری پیدا کند .

از درج متن با سایز بزرگ در عکس پرهیز کنید چرا که زیبایی تصویر بسیار مهم است .

هم اکنون تمام سرویس دهنده های وبلاگ این امکان را دارند که مطلب را با تنظیم ساعت و تاریخ توسط کاربر، در آینده نمایش دهند .

سعی کنید از این امکان بهرمند شوید ، مطلب را طوری تنظیم کنید که ساعت 3 الی 5 بامداد در وبلاگ درج شود .

اما علت اینکار ، در این ساعات بروز رسانی وبلاگ ها به حداقل می رسد ، همیشه وبلاگ های بروز شده در صفحه اصلی سرویس دهنده درج می شود .

صفحه اول سرویس دهنده ها هم معمولا دارای پیج رنک بالا است ، پس هرچه زمان بیشتری وبلاگ شما در صفحه نخست نمایش داده شود از نظر گوگل ارزشمند تر است و پیج رنک بالاتری دریافت می کنید .

پس همیشه این نکته بسیار مهم را در ذهن داشته باشید که بهترین زمان بروز رسانی وبلاگ ها 3 الی 5 بامداد است ، سعی کنید از ساعت دقیق هم استفاده نکنید چرا که معمولا همه این کار را میکنند و در یک لحظه تعداد زیادی وبلاگ بروز می شود .

مثلا ساعت 3:12 دقیقه را انتخاب کنید که اگر تعدادی کاربر ساعت 3 وبلاگشان را بروز کرده اند وبلاگ شما بعد از اینها بروز رسانی شود و حداقل یک ساعت در صفحه اصلی سرویس دهنده باقی بماند .

از لینک در مطلبتان استفاده کنید ، برخی کلمات را انتخاب کنید و از طریق علامت زنجیر که در همه سرویس دهنده ها وجود دارد آن کلمه را به صفحه اول وبلاگتان لینک کنید .

علت اینکار این است که در صورتی که وبلاگ های دیگر از مطالب شما کپی کنند ، گوگل متوجه این امر می شود و امتیازی به آن وبلاگ ها نمیدهد و امتیاز را برای وبلاگ شما منصوب می کند .

همچنین بیننده وبلاگ هایی که از مطالب شما کپی کرده اند ممکن است روی لینک هایی که در متن قرار دادید کلیک کنند و وارد وبلاگ شما شوند و بازدید وبلاگ شما بالاتر می رود .

پس هرگز از کدهای راست کلیک ممنوع و قفل انتخاب متن استفاده نکنید و اجازه دهید محتوی وبلاگ شما با این ترفند کپی شود و از کپی کردن ها سود ببرید .

همیشه بخشی از چند خط از متن را در بخش اصلی وبلاگ درج کنید و متن اصلی را در ادامه مطلب قرار دهید .

این روش دو حسن دارد ، اول اینکه صفحه اصلی وبلاگ شما مرتب است و شلوغ بنظر نمی رسد ، دوم اینکه بیننده هر مطلبی که دوست دارد مطالعه کند روی ادامه مطلب کلیک می کند و آمار بازدید وبلاگ شما بالاتر می رود .

وبلاگتان را پشت سر هم بروز نکنید ، از درج مطلب در آینده استفاده کنید و در هر 24 ساعت حداقل 1 مطلب و حداکثر 2 مطلب درج کنید .

به این صورت فرصت می دهید که گوگل مطالب را شناسایی کند ، چنانچه پشت سر هم مطلب را در وبلاگ قرار دهید بسیاری از مطالب در گوگل شناسایی نمی شود و زحمات شما بی ثمر باقی خواهد ماند .

هنکامی که مطلب شما کاملا آماده ارسال می شود ، از کلمات کلیدی که در هر سرویس دهنده این بخش وجود دارد استفاده کنید ، کلماتی که فکر میکنید بیشتر جستوجو می شود را وارد کنید ، هرگز در این بخش جمله وارد نکنید و فقط کلمات کلیدی حداکثر تا 3 لغت برای هر کلمه کلیدی وارد کنید .

و در مجموع بیش از پنج کلمه کلیدی انتخاب نکنید چرا که هر کلمه ای که انتخاب می شود یک صفحه ی جداگانه در وبلاگ بوجود می آید و صفحات زیاد با مطالب کم باعث سردرگمی موتورهای جستوجو می شود ، پنج کلمه کلیدی برای هر مطلب کاملا استاندارد است .

تنظیمات و آخرین نکات کلیدی :

در صفحه اصلی وبلاگ بیش از 12 مطلب قرار ندهید و در بخش تنظیمات وبلاگ ، مطالب صفحه اصلی را بین 8 الی 12 تنظیم کنید.

اجازه دهید مطالب قدیمی در صفحه آرشیو مطالب قرار بگیرند ، صفحات آرشیو از دید گوگل هرگز پنهان نیست و در نتیجه جستوجو نمایش داده می شود.

از آرشیو هفتگی استفاده نکنید ، آرشیو ماهانه بهترین گزینه است .

با هر وبلاگی تبادل لینک نکنید ، چرا که شما حرفه ای وبلاگ نویسی می کنید و می توانید امتیاز های زیادی کسب کنید ، با تبادل لینک این امتیاز را با وبلاگ دیگری تقسیم میکنید و همینطور وبلاگ مورد نظر امتیازش را با وبلاگ شما تقسیم میکند .

پس تا حد امکان فقط با وبلاگ های بهتر از خودتان تبادل لینک کنید که مطمئن هستید این تبادل لینک برای شما سودمند است.

از ابتدا انتظار بازدید چند هزارتایی را نداشته باشید و هرگز سعی نکنید با تقلب آمار وبلاگتان را بالا ببرید ، با بکار گیری این روش هایی که در این مطلب مطالعه کردید هر روز تعداد بیننده بیشتری از روز قبل خواهید داشت و آمار بازدید صعودی نشانه موفقیت شماست .

اگر همین روش را در مدت زمان طولانی انجام دهید در کمتر از یک سال وبلاگ پربازدید خواهید داشت .

+ تاريخ دو شنبه 21 ارديبهشت 1394ساعت 18:59 نويسنده نازیلا |

بعد از آپلود عکس

سیستم کدی در اختیار شما قرار میدهد

مثلا با عنوان " لینک مستقیم "

که این کد ، دقیقا کد عکس شماست که میتواند به عنوان مثال به صورت زیر باشد

http://www.Free-Picture-Host.com/images/tn_SowYj71267957427.jpg

شما کد عکس خود را انتخاب و بر روی آن راست کلیک کنید ، سپس روی گزینه ی Copy کلیک کنید

و سپس یک صفحه اینترنتی باز کنید و در جایی که آدرس سایت را وارد میکنید کد مورد نظر را paste کنید و عکس را باز کنید

بعد از اینکه عکس شما به نمایش در آمد

بر روی عکس راست کلیک کرده و گزینه Copy را بزنید

سپس به بخش ارسال مطلب وبلاگ خود بروید

در قسمتی که می خواهید تصویر مورد نظر را قرار دهید یک چپ کلیک کنید تا نمایشگر موس در آنجا قرار گیرد

سپس از روی کیبرد ( صفحه کلید کامپیوتر )

دکمه Ctrl کنترل را نگه دارید و همانطور که این دکمه را نگه داشتید

دکمه انگلیسی V وی را فشار دهید

همانطور که مشاهده می کنید تصویر شما به نمایش در آمد

و پس از اینکه ارسال مطلب کنید ، تصویر در وبلاگ شما هم به نمایش در خواهد آمد

پیشنهادات ما : سعی کنید از تصاویری با حجم پایین تر و با اندازه متوسط و یا کوچک استفاده کنید

که برای بیننده زودتر باز شود و بیننده وبلاگ شما زیاد منتظر نماند

+ تاريخ دو شنبه 21 ارديبهشت 1394ساعت 18:56 نويسنده نازیلا |

————–

این داستان غیرواقعی است

—————

شایعه‌ی نیل آرمسترانگ را زمانی که پا بر کره ماه گذاشت شنیده اید؛ داستان جمله‌ی کذایی «الان وقتشه آقای گورسکی» که آرمسترانگ هنگام بازگشتن به سفینه گفته است! متن این شایعه را ببینید:

شایعه:

بیستم جولای ۱۹۶۹، نیل آرمسترانگ به عنوان فرمانده‌ی ماه نشین آپولو ۱۱، اولین انسانی‌ بود که بر سطح ماه قدم گذاشت. به لطف فرستنده‌های تلویزیونی اولین کلمات او به زمین مخابره و توسط میلیون‌ها نفر شنیده شدند:

«این گامی کوچک برای انسان و جهشی عظیم برای انسانیت است.»
ولی‌ درست پیش از بازگشت به ماه نشین، آرمسترانگ جمله‌ی معماگونه‌ی دیگری را نیز بر زبان راند: «الان وقتشه آقای گورسکی» خیلی‌ از دست‌اندرکاران ناسا با شنیدن این جمله آن را نوعی کرکری خوانی با یک فضانورد رقیب روسی ارزیابی کردند. اگر چه بعد از تحقیقات معلوم شد که هیچ فضانوردی، اعم از آمریکایی‌ و یا روسی به نام “گورسکی” در پروژه‌های فضایی آن دوران وجود نداشته است. در طول سالیان، افراد زیادی آرمسترانگ را درباره‌ی جمله «الان وقتشه آقای گورسکی!» سؤال پیچ کردند. ولی‌ پاسخ آرمسترانگ همیشه تنها لبخندی بود و بس. در پنجم جولای ۱۹۹۵، در جلسه‌ی پرسش و پاسخی که بعد از یکی‌ از سخنرانی‌های آرمسترانگ در فلوریدا برگزار شده بود، یکی‌ از خبرنگاران دوباره این پرسش ۲۶ ساله را از آرمسترانگ پرسید. این بار در میان تعجب عمومی‌، آرمسترانگ آماده‌ی پاسخگویی بود. وی با اظهار این که آقای گورسکی فوت کرده و به همین دلیل او احساس می‌‌کند که می‌‌تواند راز این معما را فاش کند، داستان را این‌گونه برای خبرنگاران مشتاق شرح داد: یکی‌ از روزهای سال ۱۹۳۸، وقتی‌ که نیل کوچک پسر بچه‌ای ساکن شهرکی واقع در غرب میانه بود، به هنگام بازی بیس‌بال در محوطه پشت خانه‌شان، ضربه‌ی شدید دوستش توپ را به حیاط خانه‌ی یکی‌ از همسایه‌ها می‌‌فرستد و از بخت بد توپ درست در نزدیکی‌ پنجره‌ی اتاق خواب این همسایه‌ها که آقا و خانم گورسکی نام داشتند فرود می‌‌آید. آرمسترانگ جوان که یواشکی برای برداشتن توپ داخل حیاط این زوج خزیده بود، صدای فریاد خانم گورسکی را از پنجره‌ی اتاق خوابشان به وضوح می‌‌شنود: «چی‌؟ رابطه؟! آقا از من رابطه می‌‌خوان؟! خوب گوشاتو وا کن آقای گورسکی! هر وقت این پسر همسایمون تونست روی ماه راه بره تو هم می‌تونی‌ …!
و اما واقعیت:این شایعه به قدری فراگیر شده که آرمسترانگ و ناسا را وادار به پاسخگویی کرده است. در لینک زیر از سایت ناسا، آرمسترانگ اعلام کرده که هیچ‌گاه چنین جمله‌ای نگفته و ناسا هم برای اطمینان خوانندگان، متن کلیه‌ی مکالمات آن روز و فیلم آن را در همین لینک منتشر کرده است:
+ تاريخ یک شنبه 23 فروردين 1394ساعت 14:5 نويسنده نازیلا |

ما انسان هستیم. پدر ، پدربزرگ ما و پدر پدر پدربزرگم چطور؟ بدون شک آن‌ها هم انسان هستند. اما در مورد ۱۸۵ میلیون نسل قبل چطور؟ آن دیگر انسان نیست؛ آن یک ماهی است. تصور کنید که شما می‌توانید از تمامی اجداد در طول زمان عکس بگیرید و این عکس‌ها را روی هم قرار دهید. یعنی از پدرِ پدرِ پدرِ پدر … پدر خود. خوب، شما با این‌ کار یه ستونی بلند از عکس ها دارید. ستونی به بلندی ۲ برابر قله ی اورست که شما بالای ستون هستید و جد بزرگ شما ماهی در کف ستون.

همین‌طور که در ستون عکس سیر می‌کنیم بیاید چند عکس را از این مجموعه بیرون بکشیم. هزار نسل قبل، ما فقط چند سانتی‌متر سفر کرده‌ایم. ده هزار نسل قبل ما دو قدم جلو رفته ایم و هنوز هم «انسان» مشاهده می‌کنیم، ولی نه به شکل قابل تشخیص امروزی. هفتاد و پنج هزار نسل قبل یا در واقع یک و نیم میلیون سال قبل دیگر انسانی مشاهده نمی‌کنیم. فقط یک میلیون و نیم نسل قبل جد ما، بیشتر شبیه به میمون‌های امروزی بوده است؛ ولی هنوز جزو نخستیان است. پانزده میلیون نسل قبل پیش می رویم و جد ما بیشتر شبیه یک جونده درختی است تا یک میمون. بیایید به ۱۲۰ میلیون جد قبلتر برویم. این یعنی ما دوازده کیلومتر در این ستون به پایین رفته‌ایم. قطعا جد ما یک پستاندارِ غیر انسان مورچه‌خوار مانند است که هنوز جزو نخستیان نیست.

صد و شصت و پنج میلیون جدِ قبلتر، حتی یک پستاندار هم نیست. او یک مارمولک ماقبل تاریخ است که حتی قبل از دایناسورها وجود داشته . آن‌ها هم آلبوم مخصوص به خودشان را دارند و همچنین ستون عکس مخصوص به خودشان که در جایی به ستون عکس ما اضافه می‌شود. در واقع هر گونه، ستون مخصوص به خودش را دارد که در جایی از مسیر چند شاخه می‌شود. حال ما ۱۸۵ میلیون نسل قبلتر در کنار جد ماهی خود هستیم. آیا هیچ شباهتی بین ما و جد ماهی‌یمان مشاهده می‌کنید؟

پس اولین انسان کجای این ستون قرار دارد؟ باید جواب بدهیم که : «هیچ انسان نخستینی وجود ندارد». عکس شماره ۴۶۳۲ یک انسان است و عکس شماره ۷۹۲۲۱ یک هوموارکتوس. در هیچ نقطه خاصی یکی تبدیل به دیگری نشده است. هر عکسی که از این ستون بیرون بکشیم، خیلی شبیه عکس های مجاور خود است. هر نسل، گونه ی مشابه از نسل قبلی خود است و همچنین گونه ای مشابه با نسل بعد.

هومو ارکتوس ها، والدین هوموارکتوس دارند و همچنین فرزندانی هومو ارکتوس. ماهی ما هم مسلما پدرها و فرزندان ماهی دارد. شما به هیچ وجه نمی توانید لحظه ای را مشخص کنید که یک گونه تبدیل به گونه‌ی دیگری شده باشد. چرا که این هرگز اتفاق نیفتاده است. همان‌ط‌ور که شما قبلا کودک بوده‌اید و حالا پیرتر شده‌اید. ولی هیچ روز خاصی وجود ندارد که شما بعنوان یک کودک به رخت خواب رفته باشید و به‌عنوان یک انسان پیر بیدار شده باشید.

 

evolution-620x428

 

هیچ انسان نخستینی وجود ندارد. این به نظر یک پارادوکس است. به نظر می‌رسد که این دلیلی برای نقض تئوری فرگشت است. ولی این واقعا کلیدی برای فهم چگونگی فرآیند فرگشت است. فرگشت مثل یک فیلم اتفاق می‌افتد. فریم‌هایی که سریع و به ترتیب حرکت می‌‌کنند و ما اغلب تغییراتی که در حال رخ دادن است را مشاهده نمی‌کنیم. هر وقت ما یک فسیل پیدا می‌کنیم، در واقع عکسی از زمان گذشته یافته‌ایم. با در نظر گرفتن این مسئله که در این بین فریم‌های گم‌شده‌ی زیادی وجود دارد و ما مجبوریم تمام فیلم را بازسازی کنیم. زندگی در اصل همان چیزی است که در بین این عکس‌ها اتفاق می‌افتد. به جای اینکه یک جاده هموار باشد، یک سفر است روی پلکان‌ها که ما برای هر کدام نامی نهاده ایم.

+ تاريخ یک شنبه 23 فروردين 1394ساعت 13:59 نويسنده نازیلا |

فتوشاپی!
شایعه تصویری است  دستکاری شده  از آسمان ریودوژانیرو با عنوان ثبت نزدیکترین فاصله ماه با زمین.

عکس دستکاری شده را ببینید:

mm1

این تصویر بیشتر از دو سال است که در حال انتشار است. طی این مدت بارها درخواست شده بود مطلبی در مورد این تصویر بنویسیم ولی تصویر آنقدر واضح دستکاری شده بود و وقوع چنین پدیده ای چنان غیر ممکن بود که نوشتن مطلبی در این مورد را لازم نمیدانستیم.

فکر نمیکنم لازم باشد در مورد تاثیرات نزدیک شدن ماه به زمین و اتفاقاتی که خواهد افتاد توضیحی بدهیم.  عکس اصلی را ببینید:

riopdojaniro

شما هم با اولین جستجو در تصاویر گوگل عکس اصلی را خواهید یافت.

+ تاريخ جمعه 21 فروردين 1394ساعت 17:11 نويسنده نازیلا |

“روزی آیزاک نیوتون زیرِ درختِ سیبی نشسته بود که ناگهان و با اصابتِ یک سیب به سرش، جاذبه را کشف کرد”

در عبارتِ مزبور، سه اشتباهِ اساسی (اما مصطلح) وجود دارد که به بررسیِ تک تک آنها می پردازیم:

یک: نخستین مطلبی که باید به آن توجه کنیم، این است که در علمِ فیزیک، نیرویی که دو جسم بواسطه ی جرمشان به هم وارد می کنند را نیروی گرانشی، و نیرویِ گرانشی ای که زمین به اجسام وارد می کند، نیروی گرانی می نامیم. بنابراین، گرانی که ترجمه ی عبارتِ گراویتی است، نوعی نیرویِ گرانشی (گراویتیشن) بوده که مختصِ زمین است.
بکار بردنِ عبارتِ جاذبه، به چند دلیل نادرست و نادقیق است: اول از همه، ما زمانی از جاذبه سخن می گوییم که دافعه ای وجود داشته باشد. در حالیکه در موردِ نیرویِ گرانشی، دافعه ای در کار نیست. دوم، عبارت جاذبه، به تنهایی نمی تواند تفاوتِ میانِ گرانش و گرانی را نشان دهد و سوم، هنگامی که از جاذبه سخن می گوییم، مشخص نمی شود که آیا مقصودمان جاذبه ی الکتریکی ست یا جاذبه ی مغناطیسی و یا جاذبه ی گرانشی. بنابراین، به منظورِ اشاره ی صریح و دقیق، بهتر است از اصطلاح جاذبه ی گرانشی استفاده کنیم.
220px-GodfreyKneller-IsaacNewton-1689

دوم- داستان سُرایی در موردِ دانشمندان و رویدادهایِ تاریخِ علم، پدیده ی تازه ای نیست و در بسیاری موارد، نقش پلی ارتباطی میان عوام و دانشمندان را ایفا می کند (از جمله شایعات و داستانهایی که برای گالیله و نیوتون و اینشتین ساخته شده اند) .از همین نقطه نظر، بزعم برخی دانشمندان این افسانه پردازی ها مفید هم هستند، چرا که می توانند وادیِ علم و دانش را (که در حالت عادی، ممکن است خسته کننده و خشک و جدی جلوه کند)، جذابتر و هیجان انگیز تر کنند. اما مشکلِ اساسی ای که اینگونه رویاپردازی ها در پی دارند، نادیده گرفتنِ بسیاری از واقعیتهایِ علمی ست که در نهایت موجب کژفهمی و ساده انگاریِ مخاطب می شود.
با بیانِ داستانِ احتمالا تخیلیِ نیوتون و سیب، از منظری، تمامِ تلاشهایِ طاقت فرسا و شبانه روزیِ او، به همراه ذهن کنجکاو و مغز متفکرش را نادیده می گیریم و خواسته یا ناخواسته، به مخاطب این حس را القا می کنیم که اگر او هم در آن لحظه ی تاریخی، بجایِ نیوتون زیرِ درخت می نشست، می توانست پرده از اسرارِ طبیعت بردارد، اما حیف که نیوتون خوش شانس تر بوده! البته نیوتون در اواخر عمر، مدعی شد که مشاهده ی سقوطِ یک سیب از درخت، برایِ او الهام بخش بوده، اما چگونگی و کیفیتِ این مهم، با آنچه در داستان آمده، از اساس متفاوت است.
Newton-Apple سوم- نیوتون گرانش (گرانی) را کشف نکرد. بدونِ شک انسانها از دیرباز با چنین نیرویی آشنا بوده اند (هر چند که قرار نبوده درکِ فیزیکیِ ما و نیوتون را از مفهوم نیرو داشته باشند!). بنابراین، گرانش چیزی نبود که کشفِ آن تا قرون هفدهم و هجدهم به طول بیانجامد. با این تفاسیر، نیوتون چه کرد و شهرتِ او معلولِ چیست؟
تا پیش از نیوتون و در وانفسایِ سیطره و نفوذِ فیزیک ارسطویی، تصورِ غالب بر این بود که قوانینی که رویِ زمین (عالم پست) حاکمند، با قوانینی که عالمِ بالا (ستارگان) را اداره می کنند، بسیار متفاوتند. در ضمن، ستارگان و سیارات، در مسیری دایروی، حرکت بی نقصی دارند که این حرکت، نیازی به توضیح ندارد.
اما نیوتون نشان داد همان مفاهیمی که بر رویِ زمین و برایِ اجسامی زمینی بکار می بریم، در موردِ عالم بالا نیز صادقند. به عنوانِ مثال، نیوتون اعتقاد داشت که نیرو، عامل تغییر حرکت است و تغییر حرکت، در راستای نیروی اعمال شده است و چنانچه نیرویی به جسم وارد نشود، جسم در مسیر مستقیم حرکت خواهد کرد. بنابراین، او بیان کرد که سیارات و ستارگان نیز از این قاعده مستثنا نیستند و اتفاقا حرکتِ دایرویِ ماه و سیارات، نیاز به توضیح دارد و این توضیح، همان نیروست.
در ادامه، نیوتون حرکت ماه را در نظر گرفت و سقوطِ یک سیب را با حرکت ماه مقایسه کرد. وی به این نتیجه رسید که همان نیرویی که موجبِ افتادنِ سیب بر رویِ زمین می شود، موجب گردشِ ماه به دور زمین نیز می گردد. به عبارتِ دیگر، همانگونه که حرکت سیب به سویِ زمین، سقوط آزاد است، حرکتِ ماه پیرامونِ زمین نیز نوعی سقوط آزاد محسوب می شود.(سقوط آزاد، حرکتی ست که صرفا تحت تاثیر گرانی باشد). بنابراین، ماه در هر لحظه در حالِ سقوط است؛ سقوط نه بر روی زمین، که حول زمین.
بر همین مبنا، او قانون جهانیِ گرانش خود را به شکلی ساده اما اساسی عرضه کرد؛ قانونی که برایِ تمامیِ اجرام (زمینی و آسمانی) صدق می کند و نیرویِ جاذبه ی گرانشی میانِ دو جسم را توضیح می دهد (چه آنرا در موردِ دو مداد بکار ببریم و چه در مورد دو ستاره).

+ تاريخ جمعه 21 فروردين 1394ساعت 17:10 نويسنده نازیلا |

متن استوانه کوروش در وبسایتها و وبلاگ‌ها و برخی کتب ایرانی به نحوه های مختلفی بازتاب داده شده است. برخی از ترجمه ها (باید بگوییم اکثر ترجمه ها) ارتباطی با متن اصلی ندارند و حاصل تخیل برخی نویسندگان معاصر هستند. این استوانه تا کنون توسط سه پژوهشگر ایرانی به صورت مستقیم از روی متن بابلی به زبان فارسی ترجمه شده است:

۱- دکتر عبدالمجید ارفعی-دکترای آشورشناسی از دانشگاه شیکاگو
۲- دکتر شاهرخ رزمجو-دکترای باستان شناسی از دانشگاه لندن و استاد دانشگاه تهران
۳- دکتر حسین بادامچی-دکترای آشورشناسی از دانشگاه جانزهاپکینز واشینگتن و استاد دانشگاه تهران

استوانه فرمان کوروش استوانه ای گِلین حاوی یک کتیبه سی و پنج سطری به زبان اَکَدی (زبان بابلی) است که در پای یک بنا توسط هرمزد رسام در طول کاووش های باستانشناسی معبد مردوک در بابل در سال ۱۸۷۹ کشف گردید. قطعه دوم که حاوی سطور ۳۶ تا ۴۵ بود، در مجموعه بابِلی دانشگاه یِیل توسط پروفسور بِرگر شناسایی گردید. بنابراین تمامی متن کتیبه حاوی ۴۵ سطر است که سه سطر نخست آن تقریباً به طور کامل از بین رفته و انتهای کتیبه هم ناقص است.

متن استوانه حاوی گزارش فتح بابل توسط کوروش بزرگ در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح است که با گزارشی از مردوک خدای بابلی در مورد جرایم نَبونَئید آخرین شاه کلدانی، آغاز می گردد (سطور ۴-۸). سپس متن با گزارشی از جستجوی مردوک برای یافتن یک شاه درست کردار، انتخاب کوروش برای فرمانروایی جهان، و اراده او بر سقوط بدون جنگ شهر بابل ادامه می یابد (سطور ۹-۱۹). در بخش بعدی خود کوروش بعنوان شخصیت متکلم ادامه می دهد و با عنوان کردن القاب و نسب خود (سطور ۲۰-۲۲)، اعلام می کند که وی صلح و آرامش این سرزمین را تضمین نموده است (سطور ۲۲-۲۶)، بخاطر برکتی که از مردوک به وی و فرزندش کمبوجیه رسیده است (سطور ۲۶-۳۰). او در این متن بازسازی آئین دینی که در طول سلطنت نبونئید نادیده گرفته شده بود، و اجازه بازگشت مردمان تبعید شده به سرزمین مادری خود، را توصیف می نماید (سطور ۳۰-۳۶). در پایان متن، شاه فرمان بازسازی دیوارهای تدافعی شهر بابل را ذکر می کند (سطور ۳۶-۴۳) و می گوید که او در طول کار بازسازی، کتیبه ای از آشور بانیپال (شاه آشوری) را ملاحظه می کند (سطور ۴۳-۴۵).*

 
Cyrus_Cylinder_2

ترجمۀ فارسی از متن اصلی بابِلی از دکتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورمیانۀ موزۀ بریتانیا.
این ترجمه را می توانید در این پیوند برگه موزه بریتانیا (محل نگهداری استوانه فرمان کوروش) پیدا کنید. (قسمت چپ صفحه پیوند بارگذاری متن فارسی وجود دارد)

(توضیح اینکه نقطه چین ها نشان دهنده شکستگیهای استوانه است، واژگان داخل قلاب واژگانی هستند که در متن اصلی آسیب دیده اندو بازسازی شده اند، مطالب داخل پرانتز نیز توضیح برخی اصطلاحات داخل متن یا برابر های آشنا به چشمان مخاطبین عمومی می باشند)

۱) [آن هنگام که……………….مردو]ک، پادشاه همۀ آسمان ها و زمین، کسی که……..،… که با ….یَش سرزمین های دشمنانش (؟) را لگد کوب می کند
۲) […………………….……………………..…..] با دانایی گسترده،…کسی که گوشه های جهان را زیر نظر دارد،
۳) […………………….……………………..………………] ………. فرزند ارشد [او] (=بِلشَزَر)، فرومایه ای به سروری سرزمینش گمارده شد
۴)…[………………..……………………..……………………..……….┐اما┌ او [فرمانروایی؟ سا] ختگی بر آنان قرار داد،
۵) نمونه ای ساختگی از اِسَگیل سا[خت و] ……………………..………….برای (شهر) اور و دیگر جایگاه های مقدس [فرستاد؟]
۶) آیین هایی که شایستۀ آنان (خدایان/پرستشگاه ها) نبود. پیشکشی[هایی ناپاک] ………………….گستاخانه [….] هر روز یاوه سرایی می کرد و [اها]نت آمیز
۷) (او) پیشکشی های روزانه را باز داشت. او در [آیین ها دست برد و ] ………….درون پرستشگاه ها برقرار [کرد]. در اندیشه اش به ترس از مردوک -شاه خدایان- پایان داد.
۸ ) هر روز به شهرش (=شهر مردوک) بدی روا می داشت. ……………………..………………….همۀ مردما [نش را ….] (=مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.
۹) اِنلیلِ خدایان (=مردوک)، از شِکوِۀ ایشان بسیار خشمگین شد، و ……………………قلمرو آنان. خدایانی که درون آنها می زیستند محراب هایشان را رها کردند،
۱۰) خشمگین از اینکه او (=نبونئید) (آنان را) (=خدایان غیر بابلی) به شواَنّهَ (=بابِل) وارد کرده بود. [دلِ] مردوکِ بلند [پایه، انلیلِ خدایان] به رحم آمد….(او) بر همۀ زیستگاه هایی که جایگاه های مقدسشان ویران گشته بود
۱۱) و مردم سرزمین سومر و اَکَد که همچون کالبد مردگان شده بودند، اندیشه کرد (و) بر آنان رحم آورد. او همۀ سرزمین ها را جست و بررسی کرد،
۱۲) شاهی دادگر را جستجو کرد که دلخواهش باشد. او کورش، شاه (شهر) اَنشان را به دستانش گرفت، و او را به نام خواند، (و) شهریاری او بر همگان را به آوای بلند اعلام کرد.
۱۳) او (=مردوک) سرزمین گوتی (و) همۀ سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همۀ مردمان سرسیاه (=عامۀ مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود،
۱۴) به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرورندۀ مردمانش است، به کارهای نیک او (=کورش) و دل راستینش به شادی نگریست
۱۵) (و) او را فرمان داد تا به سوی شهرش  شهر مردوک)، بابل، برود. او را واداشت (تا) راه تین تیر (=بابل) را در پیش گیرد، و، همچون دوست و همراهی در کنارش گام برداشت.
۱۶) سپاهیان گسترده اش که شمارشان همچون آب یک رودخانه شمردنی نبود، پوشیده در جنگ افزارها در کنارش روان بودند.
۱۷) (مردوک) او را بدون جنگ و نبرد به درون شواَنّهَ (=بابل) وارد کرد. او شهرش، بابل را از سختی رهانید. او (=مردوک) نبونئید، شاهی را که از او نمی هراسید، در دستش (=دست کورش) نهاد.
۱۸ ) همۀ مردم تین تیر (=بابل)، تمامی سرزمین های سومر و اَکَد، بزرگان و فرمانداران در برابرش کرنش کردند (و) بر پاهایش بوسه زدند، از پادشاهی او شادمان گشتند (و) چهره هایشان درخشان شد.
۱۹) (مردوک) سروری که با یاری اش به مردگان زندگی بخشید (و) آن که همه را از سختی و دشواری رهانید، آنان او را به شادی ستایش کردند و نامش را ستودند.
۲۰) منم کورش، شاه جهان، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکَد، شاه چهار گوشۀ جهان.
۲۱) پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوۀ کورش، شاه بزرگ، شا[ه شهر] انشان، از نسل چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان.
۲۲) دودمان جاودانۀ پادشاهی که (خدایان) بِل و نَبو فرمانرواییش را دوست دارند (و) پادشاهی او را با دلی شاد یاد می کنند. آنگاه که با آشتی به در[ون] بابل آمدم،
۲۳) جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشادۀ کسی که بابل را دوست دارد، [همچون سرنو]شتم به من [بخشید] (و) من هر روز ترسنده در پی نیایش او بودم.
۲۴) سپاهیان گسترده ام با آرامش درون بابل گام بر می داشتند. نگذاشتم کسی در همۀ [سومر و] اَکَد هراس آفرین باشد.
۲۵) در پیِ امنیتِ ┐شهرِ┌بابل و همۀ جایگاه های مقدسش بودم. برای مردم بابل …………………. که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته شان نبود، 
۲۶) خستگی هایشان را تسکین دادم (و) از بندها(؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت (و)
۲۷)به من کورش، شاهی که از او می ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همۀ سپاهیانم،
۲۸ )برکتی نیکو ارزانی داشت. بگذار ما با شادی در برابرش باشیم، در آرامش. به [فرمان] والایش، همۀ شاهانی که بر تخت نشسته اند،
۲۹) از هرگوشۀ (جهان)، از دریای پایین، آنانکه در سرزمین های دور دست می زیند، (و) همۀ شاهان سرزمین اَمورّو که در چادرها زندگی می کنند، همۀ آنان،
۳۰) باج سنگینشان را به شواَنّهَ (بابل) آوردند و بر پاهایم بوسه زدند. از [شواَنّهَ=بابل] تا شهر آشور و شوش،
۳۱)اَکَد، سرزمین اِشنونهَ، زَمبَن، شهر مِتورنو، دِر، تا مرز گوتی، جا[یگاه های مقدس آن سو]ی دجله که از دیر باز محراب هایشان ویران شده بود،
۳۲)خدایانی را که درون آنها ساکن بودند، به جایگاه هایشان باز گرداندم و (آنان را) در جایگاه ابدی خودشان نهادم. همۀ مردمانِ آنان (=آن خدایان) را گرد آوردم و به سکونتگاه هایشان بازگرداندم و
۳۳) خدایانِ سرزمین سومر و اَکَد را که نبونَئید – در میان خشم سرور خدایان- به شواَنّهَ (=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سلامت
۳۴)به جایگاهشان باز گرداندم، جایگاهی که دلشادشان می سازد. باشد تا خدایانی که به درون نیایشگاه هایشان باز گرداندم،
۳۵) هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو می ترسد و کمبوجیه پسرش
۳۶)….. بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاه هایمان باشند، تا روزگاران دراز(؟)…. و باشد که مردمان بابل [شاهیِ] ┐او را┌بستایند.” من همۀ سرزمین ها را در صلح قرار دادم.
۳۷) ………………..[غا]ز، دو مرغابی، ده کبوتر، بیشتر از [پیشکشی پیشینِ] غاز و مرغابی و کبوتری که…….
۳۸ )….[روزا]نه افزودم………………..………………در پی استوار کردن باروی دیوار ایمگور- اِنلیل، دیوار بزرگ بابل برآمدم
۳۹)…..دیواری از آجر پخته، بر کنارۀ خندقی که شاه پیشین ساخته بود، ولی ساختش را به پایان [نبرده بود] … کار آن را [من ….به پایان بردم.]
۴۰)…. که [شهر را از بیرون در بر نگرفته بود]، که هیچ شاهی پیش از من (با) کارگرانِ به بیگاری [گرفته شدۀ سرزمینش در] شواَنّهَ (=بابل) نساخته بود.
۴۱) …. (آن را) [با قیر] و آجر پخته از نو بر پا کردم و [ساختش را به پایان رساندم].
۴۲) …. [دروازه های بزرگ از چوب سدر] با روکش مفرغین. من همۀ آن درها را با آستانه[ها و قطعات مسی] کار گذاردم.
۴۳) …. [ … کتیبه ای از] آشوربانیپال، شاهی پیش از من، [(روی آن) نو]شته شده بود، [درون آن دید]م.
۴۴) […………..] او ….. مردوک، سرور بزرگ، آفرینندۀ (؟)[………………….……………………..……………..]
۴۵) […………………….……………………] … من ….. همچون هدیه ای [پیشکش کردم] ……….. ](برای) خشنودی ات تا به جا]ودان.

+ تاريخ جمعه 21 فروردين 1394ساعت 17:7 نويسنده نازیلا |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد